- قلم یاران - http://ghalamyaran.com -

بررسی نسبت ادوارد براون با ایران

قرن نوزدهم را می‌توان یکی از طلایی‌ترین دوران‌ علوم انسانی در تاریخ جهان دانست. قرن ۱۹، قرنی بود که در آن به تعبیر برخی از بزرگان علوم ‌انسانی مفاهیمی که در باغ‌های آتن، در پانصد پیش از میلاد، پی‌ریزی شده بود فربه گشت و بالغ‌تر شد. علوم‌ انسانیِ قرن ۱۹ چنان سیطره‌ای بر عقل مدرن دارد که در قرون پس از خود آنچه به عنوان متن جدی در علوم انسانی قلمداد می‌شود و ادعای جدی بودن دارد اعتبار خود را از دیالوگ با اندیشه‌های بالغ قرن ۱۹ می‌گیرد. با نگاهی به متون تولید شده در علوم انسانی در قرن ماضی و حالیه این موضع بر ما عیان است که هر چه بی اعتنا به متون و اندیشۀ قرن نوزدهمی نبشته شده است، اتکا به عقل سلیم دارد و موضوعی است که جملگی در یک مفهوم یعنی عقل سلیم به اتحاد می‌رسند. هدف از آوردن سطور بالا دلیلی دارد که با تولد یکی از مهم‌ترین ایرانشناسان غربی مرتبط است. ادوارد براون ایرانشناس انگلیسی متولد ۱۸۶۲ یکی از متولدین قرن نوزدهم است که توانسته نام خود را با ایرانشناسی و به ویژه در مطالعه ادبیات و مشروطه ماندگار سازد.

 

 

       ادوارد براون؛ از پزشکی تا رسیدن به پشت دروازۀ فرهنگ ایرانی

براون فرزند یک کارخانه‌‌دار در نیوکاسل  بود. با نگاهی به خانواده وی این موضوع بر ما هویدا است که در فضایی که او زیست داشته است کسی را نمی‌‌توان یافت که او را به شرق و مفاهیم وابسته به آن علاقه‌‌مند سازد. او پیرو شغل پدر درصدد بهرۀ بزرگ از مرده‌ریگ پدر بود. در شانزده سالگی به پمبروک کالج کمبریج رفت تا مهندس شود و فنّی بیاموزد که خلیفۀ پدر بر کارخانه گردد وانگهی به جای نام‌نویسی در مهندسی در طب نام‌نویسی کرد که جهد در گرفتن لیسانس طب را آغاز کرد. نخسیتن موضوعی که ذهن براون را به شرق معطوف می‌‌سازد در کمبریج با جنگ روس و عثمانی در سال ۱۸۷۷ است. او که نخست به این رویداد بی‌‌تفاوت بود بعدها طرفدار عثمانی‌‌ها    می‌‌گردد. این طرفداری که از روحیۀ رمانتیک او سر می‌‌زد چنین شد که او را به سوی آموختن زبان تُرکی، عربی و بعدها فارسی سوق داد. معلم فارسی او عارف شوریده‌‌ای به نام محمد باقر بواناتی بود که هر دم به دینی و هر گاه به مذهبی بود. گاهی او را مسلمان دیده‌اند و گاهی او ترسایی بود و گاهی در رخت موسوی و عبرانی دیده شد. براون پس از گرفتن لیسانس علوم طبیعی، لیسانسی در السنۀ شرقی که تخصصی بود بر هندشناسی نیز گرفت. در آن زمان زبان فارسی و عربی برای خدمت در هند لازم بود و از همین روی به زبان‌دانی براون این رشته درخور می‌‌آمد. ادوارد براون در سفری که به ترکیه انجام می‌‌هد، با فرش‌‌فروشی ایرانی اهل تبریز در بازار استامبول آشنا می‌‌شود. اقبال براون در این بود که تاجر مذکور اهل کتاب بود و براون نسخه‌‌ای از لیلی و مجنون را از او گرفت. از طریق محمدعلی تبریزی تاجر فرش ایرانی، با دیگر ایرانیان اهل کتاب آشنا شد. در این بین می‌‌توان به میرزا حبیب اصفهانی و میرزا آقاخان کرمانی اشاره کرد. مادامی که جنگ میان عثمانی و روس پایان گرفت تب دفاع از عثمانیان که در براون زیر لوای همین جنگ شدت داشت، فروکاهیده شد و گرایش او به ترک‌‌ها تحت‌الشعاع شیفتگی او به ادب و عرفانی فارسی قرار گرفت.

 

       در میان ایرانیان

ادوارد براون از راه سرزمین وارد ایران می‌‌شود. در راه از دهکده‌‌های ارمنی‌نشین و کردنشین می‌‌گذرد و براون نکته‌هایی از زورگویی مأموران مالیات عثمانی به اهالی دارد، که در یک مورد نزدیک بود یک ارمنی را بکشند چون هشت پیاستر در وجه مالیاتش کم داشت . ۱ براون و همسفرش از این طریق پس از گذشتن از مرز ترکیه از راه خوی وارد ایران و تبریز و از آنجا به زنجان و سپس راهی تهران می‌‌شوند. نکتۀ جالب این سفر ادوارد براون که با تتبعات او نیز همراه است، این است که او متوجه تفاوت زبانی میان ایران و عثمانی می‌‌شود. وقتی از ترکیه به آذربایجان می‌‌رسد می‌‌گوید که اهالی، ترکی را با لهجۀ مخصوص خود حرف می‌‌زنند که با ترکی عثمانی فرق دارد، و این نوع زبان تا نواحی قزوین و حتی نزدیکی‌‌های قم گسترش یافته است . ۲ یکی از ویژگی‌‌های سفرنامۀ براون را می‌‌توان توجه به گویش‌‌های محلی در ایران دانست. براون در سفر خود از شهرهای مختلفی مثل اصفهان، کرمان و یزد نیز دیدن می‌‌کند. یکی دیگر از علایق او در ایران مطالعه روی مذاهب و تصوف در ایران بود. براون به جریان بابیه نیز بسیار کنجکاو بود. علاقه‌‌مندی او به جنبش بابیه از این روی بود که براون بابیه را جنبشی مقابل استبداد قاجاری تصور می‌‌کرد. البته او در مطالعۀ بابیه صبغۀ نژادی نیز دارد و آن را تحت تأثیر کنت دو گوبینو به دست آورد. ادوارد براون در مطالعۀ بابیه منبع مهمی به حساب می‌‌آید. او در ایران با بسیاری از بابیان و بعد ازلیان دوستی و ارتباط می‌‌گیرد و به بسیاری از روایات و کتب آن‌ها دسترسی پیدا می‌‌کند. این کار را او در اروپا نیز ادامه می‌‌دهد و برخی از کتب بابیان را که توسط بهائیان در ایران از میان رفته بود توانست در اروپا پیدا کند. ادوارد براون با توجه به مسئلۀ جانشینی باب، ازلیان را با اتکا به شواهد و مدارک و صحبت با ازلیان و بابیان جانشین باب می‌‌داند.

ادوراد براون در ایران تجربیات مختلفی را پشت سر می‌‌گذارد؛ از دیدار با زرتشتیان، بابیان، ازلیان و شیخیان گرفته تا مصرف و عادت به مصرف افیونی چون تریاک؛ او با نگاه خاص خود به سیاست از حامیان مشروطه نیز می‌‌شود و با نگارش راجع به مشروطه در روزنامه‌های انگلیسی و گفت‌‌وگو به دفاع از مشروطه‌‌خواهان پرداخت. برای فهم این موضوع کتاب «یک سال در میان ایرانیان» ادوارد براون می‌‌تواند بسیار راهگشا باشد. مشروطه و سایر موضوعاتی که ادوارد براون به قلم آورده است از روی دیگری نیز برای ما مهم است. اگر روی نخست آن همزمانی و دسته اول بودن اطلاعات براون باشد، روی دیگر آن‌‌ها در این است که ادوارد براون نگاه ایدئولوژیکی را که با سیطرۀ ایدئولوژی‌های مارکسیستی در قرن بیستم بر ایرانشناسی سایه انداخت، با خود ندارد. از همین روی، فهم بسیاری از موضوعات در برخورد با براون برای پژوهنده سهل‌‌الوصول‌تر است.

 

جهت خرید این شماره ماهنامه قلم‌یاران و مطالعه کامل مطلب کلیک کنید.