فيسلوف چهل تکه
شما اینجا هستید
کلوپ روشنفکری » فیسلوف چهل تکه

آیزیا برلین در رسالۀ معروفش «روباه و خارپشت» مردم را به دو قسمت تقسیم می‌کند.  در نظر وی  روباه‌ها موجوداتی هستند که  بسیاری از  نظریات و روش‌ها را به طور همزمان پیگیری می‌کنند و جهان را با تمام پیچیدگی‌های آن می‌نگرند و هرگز روی نظریه‌ای یکپارچه‌ تمرکز نمی‌کنند. از طرف دیگر خارپشت‌ها یک جهان پیچیده را به یک ایدۀ سازمان یافته و مشخص ساده می‌کنند. اگر بخواهیم داریوش شایگان روشنفکر ایرانی را در تقسیم‌بندی آیزیا برلین روس تبار پناه یافته از دست بلشویسم و کمونیسم روسی در دامان لیبرالسیم مستقر در انگلستان قرار دهیم، بایستی شایگان را در ردیف آدم‌های نوع اول جای دهیم. شایگان آنگونه که از نوشته‌های او بر می‌آید روحی جست‌وجو‌ گر دارد، از پی این جست‌وجو گری روح وی مدام در حال این سو آنسو زدن به این فرهنگ و اندیشه و آن خردورزی و فرهنگ است. با نگاهی به آثار وی که در آنها سعی شده  موضوع، ایران قرار گیرد، این ثنویت روحی سهل‌الوصول خدمت تأمل احضار می‌گردد.

شایگان تلاش کرده که مکاتب گوناگون مورد علاقۀ خود را  بکاود،  از دل این کاوش‌ها نمی‌توان گفت که تئوری منسجمی بیرون آماده است اما انتقادهایی درون آنها وجود دارد که برای مخاطبان می‌تواند مضمونی جدید قلمداد شد. از دل این انتقادها شایگان مفاهیم مخصوص خود را ساخته است که در هر جبهه از نقد یا تایید  او باشیم،  به سهولت نمی‌توان  آنها را انکار یا تایید کرد. برخی از  مفاهیمی که شایگان ساخت، به زندگی ایرانی در ساحت اندیشه و بقیۀ موضوعات اثرگذار بود. یکی از آثاری که وی در تلاش بود تا مفهومی جدید به ایران بیافزاید «آسیا در برابر غرب است» که ایشان در مصاحبۀ اخیر خود با مجله‌ای این موضوع را بیان کرده است که به نظر وی بسیاری از مطالب کتاب زنده است و هنوز مسألۀ ایران است. برخی این اثر را تلقین و تقریر فردید  1 دانسته اند  و البته  کلید واژه‌هایی چون غربزدگی، نیست‌انگاری، امانت، دورۀ فترت، تقدیر تاریخی، تفکّر تطوّری، امر مضاعف، رند حافظ و غیره، را از اصطلاحات فردیدی می‌دانند ۲ . ذکر این موضوع در اینجا بیراه نخواهد بود که شایگان در مصاحبه‌ها و نوشته‌های خود فردید را نقد می‌کند و همواره خود را از او جدا می‌کند، آنگونه که از گفته‌ها یا نوشته‌های وی پیرامون فردید بر می‌آید، شایگان اندیشۀ فردید را «اهریمنی» می‌داند. البته آسیا در برابر غرب را نمی‌توان با کتابی که بیشتر به رمان پلیسی می‌ماند و به  قلم و ذهن  فردی عامی چون جلال آل احمد به نام «غربزدگی» نوشته شده است، مقایسه کرد. داریوش شایگان خود می-گوید، که پیش از نگارش آسیا در برابر  غرب  کتاب غربزدگی را نخوانده بوده است و به این موضوع تأکید می‌کند که می‌دانستم که جلال فلسفه نمی‌دانست و اطلاعتش دربارۀ غرب دسته دوم است، در ادامه می‌گوید اگر که کتاب جلال را خوانده بودم روی تفاوت موضعم با جلال در کتاب تاکید بیشتری می‌کردم ۳ . با مطالعه آثار شایگان می‌توان تعلق جدی وی به ایران را دریافت. برای شایگان ایران مسئله‌ای است که صورت مسئلۀ آن با خوانش فلسفی از ایران متفاوت است. شایگان در مصاحبه‌ای ایران را اینگونه می‌داند که  مرزهای فرهنگی ایران بسیار عظیم‌تر از مرزهای جغرافیای امروزی (ایران سیاسی) است، وی معتقد است که این مرزها با ادبیات و زبان فارسی و توسط شاعران ساخته شده است.

جهت خرید این شماره ماهنامه قلم‌یاران و مطالعه کامل مطلب کلیک کنید.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

قلم یاران | ماهنامه فرهنگی و اجتماعی و ادبی