بررسی کارنامه فرهادی و جیلان پس از تولید هشتمین فیلم سینماییشان
در دهههای گذشته، بویژه در یک دهه اخیر، سینمای ایران در جشنوارههای جهانی جای خودش را به خوبی باز کرده است. بهطوری که جشنوارهای نیست که بدون حضور فیلمی از سینمای ایران برگزار شود. معمولا مخاطبان خارجی یکی از سوالاتی که از جشنوارهها دارند، این است که فیلم ایرانی در جشنواره وجود دارد یا ندارد؟
البته در این شرایط صاحبنظران و فیلمسازانی که در جشنوارههای جهانی حضور پیدا میکنند این طرف و آن طرف اشاره میکنند که سینمای اجتماعی ایران در جشنوارهها به تکرار رسیده است و سینمای کشورهای همسایه از جمله ترکیه توانسته است با نگاه به سینمای ایران جایگاه بهتر و بالاتری نسبت به فیلمهای ایرانی پیدا کند. این زنگ خطر برای سینمای ایران که امروز در دنیا شناخته شده است و حتی برد رسانهای آن از شعر معاصر ایرانی بالاتر است، قابل توجه و تامل است. شناسنامهای که گویی با هنر کیارستمی و فرهادی گره خورد است و بدون حضور فیلمهای این دو جشنوارههای الف و بیش از همه اسکار به سینمای ایران جوایز درجه یک نمیدهد.
درست است که عباس کیارستمی اولین کسی بود که توانست نخل طلای کن را کسب کند اما اصغر فرهادی پس از آن که از سوی جشنواره برلین مورد شناخت قرار گرفت و به یک فیلمساز جهانی شناخته شده و محبوب تبدیل شد به شدت مورد توجه کن و اسکار قرار گرفت. در سینمای شرق و کمابیش همزمان با فرهادی، نوری بیلگه جیلان هم به عنوان یک سینماگر ترک و جهانی همین وضعیت را پیدا کرد و توانست در جشنواره کن موفقیت های زیادی کسب کند.
جیلان با فیلمهای «دوردست»، «روزی روزگاری آناتولی» و «خواب زمستانی» جایزه بزرگ جشنواره کن و با «اقلیمها» و «سه میمون» نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن شد. اصغر فرهادی نیز با «گذشته»برنده جایزه کلیسای جهانی جشنواره فیلم کن، با «فروشنده» برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم کن شد و «همه میدانند» در افتتاحیه این جشنواره قرار گرفت. با وجود موفقیتهای این دو سینماگر در جشنواره کن در این سالها، اما در جشنواره امسال حوادث به گونه دیگری برای بچه های لوس کن رقم خورد و هر دو از جوایز آن نصیبی نبردند.
اگرچه بچههای لوس و عزیزکرده کن درجشنواره امسال حضور داشتند اما نتوانستند دست پر به خانه برگردند. فیلم «همه میدانند» اصغر فرهادی در ابتدای جشنواره و به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره به نمایش درآمد که البته اتفاق بزرگی بود اما فیلم «درخت گلابی وحشی» جیلان در روز آخر جشنواره به نمایش درآمد. این فیلم در ادامه «خواب زمستانی» جیلان قرار داشت و فیلمساز آن سعی کرده بود یک فضای تازه و تجربی با زمانبندی طولانی را تجربه کند. به همین دلیل هم فیلم به روزهای آخر و کم تردد جشنواره موکول شد.
جهت خرید این شماره ماهنامه قلمیاران و مطالعه کامل مطلب کلیک کنید.