آه…
اینجا چه میکنیم؟
ما در غبار الکل و افیون
پرورده میشویم و گل میکنیم
و روشنفکر خواهیم شد
آفت برای نسلهای پیاپی
«نصرت رحمانی»
اشاره: بیش از ۱۴ سال از آخرین ویژهنامهای که برای کارنامۀ ادبیِ نصرت رحمانی در فصلنامۀ گوهران منتشر شد میگذرد. این زمانِ طولانی، خود، گویای بیتفاوتی و سکوت بیرحمانۀ اهل ادب این سرزمین، بهویژه به اصطلاح پدرخواندههای شعر امروز ایران است. خصوصا که در این مدت بیش از هفت عنوان کتاب از سوی پژوهندگان شعر نصرت رحمانی منتشر شده است. اما به تعبیر صائب با «سکوت سخنشناس» روبهرو بودهایم. روی سخنام به کسانی است که از مطرح ماندن شعر نصرت رحمانی، پس از سپری شدن حدود دو دهه از مرگ او، دلِ خوشی ندارند. آنها که به روشنی میبینند حتی در زمان حیات خودشان هم شعرشان آنطور که بایسته است در میان مخاطب جان و جنمی ندارد و به قول خودِ نصرت به ضرب و زور جَک سرپا نگاه داشته شدهاند. چه برسد به آن روز که دیگر خودشان هم در میان ما نباشند. به کسانی که برای هر چه بیشتر دیده شدن مقطعیِ شعرشان به دنبال داغ کردن تنورِ جریانسازیهای جعلی و حکمتبازیهای بیحرمت و موجافرازیهایی هستند که حتی به اندازۀ قامت کوتولۀ خودشان هم بلندایی ندارد.
باری… امروز که دیگر در آستانۀ به انتها رسیدن این قرن هستیم و آردهای شاعران نسلهای پیشین بیخته و الکها آویخته شده… آنچه از چنتۀ شاعران آن نسل باقی مانده که مشمول جاروگریِ زمان نشده است. اگرچه به گواهی بسیاران، نصرت رحمانی مهمترین پیشوای هنریِ گونهای از شعر رمانتیک با عنوان «شعر سیاه» است که موفق شد شعر را از محدودۀ محیطهای روشنفکری خارج کرده و الفاظ و مضامین را از بطن زندگیِ مردم گرفته و در شعر آن دوره رواج دهد که تا امروز هم این رویکرد ادامه پیدا کرده است اما هنوز به درستی پیشنهادهای خلاقۀ وی در حوزۀ زیباییشناسی شعر نیمایی و همچنین حوزۀ بیانی شعر آزاد و تأثیر کاملا محسوسی که بر شعر بزرگانی چون فروغ و سپهری و شاعران نسلهای گذاشته، بررسی و تئوریزه نشده است.
این ویژهنامه تلاش دارد با بررسی زوایای مغفول شعر نصرت رحمانی که امروز جزئی انکارنشدنی از پیکرۀ شعر معاصر است، ادای دینی به میراث شاعری وی کرده باشد و همچنین این حرکت نقطۀ آغازی برای شکستن «سکوت سخنشناسان» تا زمینهای برای گشودن پنجرۀ باز شده ناشدۀ ادبیِ این چهرۀ ماندگار شعر معاصر فراهم آید.
اما مطلبی که ضمیمۀ این یادداشت پیش روی خود دارید با نیت و عنوانی کاملا کنایی انتخاب شده تا شاید تلنگری باشد برای «بافنده لافهای» این روزهای شعر سرزمینمان. باشد که دست از انکار و سکوت برداشته و در راه و روند اصالت شعر و شرافت شاعر قدمهای واپسین را بردارند.
جهت خرید این شماره ماهنامه قلمیاران و مطالعه کامل مطلب کلیک کنید.