فتحالله مجتبایی ایرانشناس و پژوهشگر مطالعات ایرانی است. ایشان از دوستان و همکاران قدیمی مرحوم احسان یارشاطر است. با توجه به درگذشت احسان یارشاطر، با ایشان در خصوص احسان یارشاطر و فعالیتهای وی به گفتوگو نشستهایم. شرح این گفتوگوی کوتاه را در زیر میخوانیم.
برای آغاز بحث لطفاً در خصوص آشنایی خودتان با جناب یارشاطر بفرمایید؟ این آشنایی از چه زمانی و در کجا آغاز شد؟
من از زمانی که ایشان از انگلستان به ایران بازگشتند، هم در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران و هم در مجلۀ سخن که آن زمان تازه تأسیس شده بود، با یارشاطر در ارتباط بودم و در همانجاها با یکدیگر دوست شدیم. زمانی که ایشان بنگاه نشر و ترجمۀ کتاب را دایر کرده بودند گاهی یکدیگر را ملاقات میکردیم و دربارۀ کتابهایی که قرار بود ترجمه شود یا ترجمۀ آنها نیاز بود، صحبت میکردیم. در مجلۀ آینده که در حقیقت ایشان تأسیس کرده بود و به سرپرستی مرحوم ایرج افشار مدیریت و اداره میشد با ایشان نیز همکاری داشتم. زمانی که یارشاطر به آمریکا رفت من نیز در دانشگاه کلمبیا بودم، یارشاطر نیز برای تدریس به آنجا آمده بود و ما در امریکا در دانشگاه کلمبیا نیز با یکدیگر گفت و گوهایی داشتیم. زمانی که به ایران بازگشتم یارشاطر به کمک برخی دیگر مشغول ترجمۀ دایرهالمعارف اسلام از انگلیسی به فارسی بود و از من خواستند که این کار را به دلیل اینکه خودش در امریکا بود در ایران اداره کنم. من و آقای علی اشرف صادقی در حدود یک سالی آنجا را اداره میکردیم تا اینکه من به عنوان مأمور فرهنگی در هندوستان انتخاب شدم و عازم آن کشور شدم. ترجمۀ این اثر بعد از انقلاب به کلی تعطیل شد. یارشاطر در آمریکا شروع به ترجمۀ آثار فارسی به انگلیسی کرد. در بنگاه نشر و ترجمۀ کتاب آثار ادبی و فلسفی را به فارسی ترجمه میکردند و ایشان در امریکا برنامهریزی کردند که آثار فارسی مهم را به انگلیسی ترجمه کنند. در این زمنیه توسط یارشاطر کارهای مهمی صورت گرفت. البته از مهمترین کارهای یارشاطر تأسیس دایرهالمعارف بزرگ ایرانیکا بود که بعد از انقلاب تقریباً تمام دارایی و سرمایۀ خودش را برای این کار گذاشت. یارشاطر مقدار زیادی اشیای قدیمی و مجموعههای فراوانی داشت که همۀ آنها را برای کار این دایرهالمعارف به فروش رساند و تمام عمر خود را برای پیشبرد آن به کار گرفت. این مجموعه امروزه یکی از مهمترین آثار در زمینۀ فرهنگ و ادبیات و تاریخ ایرانی است. یارشاطر تا آخر عمر برای تهیه این اثر ارزشمند دربارۀ تاریخ و فرهنگ و ادب فارسی زحمت کشید و تا ماههای پایانی عمر خود مشغول این کار بود. او از بزرگترین خدمتگزاران فرهنگ ایران بود و بایستی برای وی طلب آمرزش کرد.
اگر بخواهید کارهای احسان یارشاطر در زمینۀ ایرانشناسی را به قبل و بعد از انقلاب تقسیمبندی کنید، این تقسیمبندی شامل چه مقولاتی میشود؟
یارشاطر استاد زبانهای ایرانی بود. در دانشگاهِ کلمبیا شاگردان بسیاری را در این زمینه تربیت کرد. در ایران نیز آثار مهمی را از زبانهای خارجی به فارسی برگردانند. ایشان با همکاری ایرج افشار مجلۀ آینده را راهاندازی کرد که یکی از بهترین مجلات در تاریخ ایران در این زمینه است. یارشاطر شروع به ترجمه دایرهالمعارف اروپایی بریل کرد که من در تهران با ایشان همکاری میکردم. بعد از انقلاب که از ایران مهاجرت کرد، این کار را به شکل برعکس یعنی ترجمۀ آثار فارسی به انگلیسی انجام داد. یکی از کارهای مهم یارشاطر ویراستاری تاریخ ایران کمبریج بود که از مهمترین منابع تاریخ ایران در جهان است. از دیگر کارهای پر اهمیت و شاید پر اهمیتترین کار یارشاطر دایرهالمعارف بزرگ ایرانیکا است. من در این دایرهالمعارف با او همکاری میکرد و پنج، شش مقالۀ اولیۀ آن به قلم من بود ولی چون در ایران دایرهالمعارف بزرگ اسلامی تأسیس شد و من با آن دایرهالمعارف همکاری میکردم وقت همکاری با ایشان را نداشتم اما ایشان با دسترسیای که به تمام دانشمندان اروپایی و ایرانی داشت این کار را ادامه داد و تا وقتی زنده بود بیش از نود درصد کار را تمام کرد و در حال حاضر کسانی که با ایشان همکاری میکردند در حال ادامۀ این کار هستند.
جهت خرید این شماره ماهنامه قلمیاران و مطالعه کامل مطلب کلیک کنید.