خلیل طهماسبی: رزم آرا را من کشتم و از کشته شدن هم باکی ندارم…. و آقای مصدق، مطمئن باشید اعتراض کوچکی هم نخواهم کرد چون من با همین دستم او را کشتم ! ۱
حاجعلی رزمآرا
خبر مهمی نبود ما مشغول کار خودمان باشیم. ۲ این جمله واکنش دکتر محمد مصدق، حقوقدان و نمایندۀ مجلس شورای ملی است که بههنگام شنیدن خبر ترور موفقیتآمیز سپهبد رزم آرا، نخست وزیر وقت در کمیسیون نفت ابراز کرد. حاجعلی رزم آرا، نظامی اهل قلمی که فارغ التحصیل مدرسۀ نظامی سن سیر معتبرترین مدرسۀ نظامی جهان در زمانۀ خود بود؛ پنجاه و هشتمین نخست وزیر ایران، در تاریخ 5 تیر سال ۱۳۲۹ به صدارت رسید و در ۱۶ اسفند همان سال با قتل تیمسار، دوران نخستوزیری او تمام شد. زندگی سیاسی حاجعلی کتابی است ناتمام که هر کس بنا به ذهن و میل خودش شش دهه است که تلاش میکند این کتاب ناتمام را به نفع خود به پایان رساند. رزم آرا که علاوه بر زبان انگلیسی و فرانسوی، روسی را نیز خوب میدانست، سوای نظامیگری و کار سیاسی، فعالیت علمی نیز داشت. او که زمانی رئیس دانشگاه جنگ بود، چندین جلد به نام «جغرافیای نظامی ایران» و چند مقاله دیگر به رشتۀ تحریر در آورد. در زمان نخست وزیری قوام، او به فرماندهی ارتش ایران منصوب میشود. رزم آرا در بُعد نظامی دستآورد ویژهای دارد، زمانی که مردم استانهای آذربایجان و کردستان در دامان شوم کمونیسم شوروی به دست ایادی رفیق استالین در بند بودند، او بود که به فرمان شاه قدم در آزادی آن مناطق از چنگال اندیشۀ خونخوار کمونیسم گذاشت. به این سبب بود که مردم آذربایجان به تکاپو افتادند. آنها با شنیدن خبر رسیدن ارتش ملی به دیار و شهر خود، پیش از رسیدن آنها به استناد پیام حرکت ارتش ملی برای آزاد ساختن آنها، شبانه، قبل از رسیدن ارتش، ایران را از شر کمونیستها به سرکردگی پیشهوری آزاد ساختند. با این اقدام، و آزاد کردن ایران از دستان شوروی رزمآرا چهرهای محبوب پیدا کرد. همانقدر که حزب توده، حامی اصلی و شریک آخور پیشهوری منفور میشدند، رزمآرا محبوبتر میشد. شاید بتوان گفت از دلایل اینکه بعدها به نخست وزیری رسید، دلیلی چون این اقدام باشد.
جهت خرید این شماره ماهنامه قلمیاران و مطالعه کامل مطلب کلیک کنید.