روشنگری در وسیعترین معنایش، پیشرفتی در اندیشه و کمکی جهت خلاصی انسان از ترسها و برقراری سروریش فهمیده شده است. اکنون تمامی جهان روشنییافته از روشنگری، پرتو پیروزی مصیبت بار را از خود میتاباند (دیالکتیک روشنگری ماکس هورکهایمر تئودور آدورنو)
پیشگفتار:
در این مقاله تلاش خواهد شد تاشرایط «اجتماعی، تاریخی» ایجاد ادبیاتی، نظیر آنچه الگوی نگارش رضا براهنی در دهههای ۴۰ و ۵۰ بوده، آشکار کنیم. به بیاندیگر در مدلی جامعهشناسانه (میدان تولیدات فرهنگی) با در نظر گرفتن شرایط تاریخی و اجتماعی، کارکرد و دلایل ماندگاری ادبیات تولید شده توسط رضا براهنی را بازشناسی میکنیم. تلاش این مقاله را شاید بتوان ذیل “جامعهشناسی ادبیات “ جای داد، براین اساس بدیهی است که بخش قابل ملاحظهای از مطالب عنوان شده، اطلاعاتی تاریخی و جامعهشناختی خواهد بود و تنها در بخشی از این نوشتار که به بیوگرافی براهنی تعلق دارد، از مشخصههای مکتوبات براهنی و حیات ادبیاش مطالبی بیان خواهیم کرد.
به گمان ما سودمندی کارنامۀ براهنی، به عنوان نمونهای از روشنفکران یک دورۀ تاریخی سرنوشتساز، حاوی درسهایی تاریخی است.
تاکید براین نکته ضروری است که فقدان مطالعات بینرشتهای «جامعهشناسی – ادبیات» از یک طرف باعث سردرگمی و گاه مقصرتراشی فرهنگی شده و از سوی دیگر امکان بازتولید گفتمانهای مشابه را فراهم آورده است. متأسفانه، اکنون پس از گذشت نیم سده از دیالکتیک روشنگری دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی و وقوف بر برخی تبعات زیان بار آن تعاملات، ما به دنبال “بزهای بلا گردانی “هستیم تا تمام گناه ناکامیهای فرهنگی دهههای بعد را به گردن آنها بیاندازیم و آنها را ازخود دور کنیم. با چنین رفتاری، در بادی نظر، مقصر مشکلات فرهنگی را یافتهایم، اما در حقیقت شبح آن در افق فرهنگی ما کماکان حضور دارد.
این نوشتار پس از مقدمهای بلند، که مرور مختصری بر نظریۀ «میدان تولید فرهنگی» پیر بوردیو جامعهشناس فقید فرانسوی است، در ۳ بخش سودای طرح این مدعا را دارد که معمولاً در نقد شخصیتهای فرهنگی نوعی کاستی متدولٰوژیک وجود دارد.
درمورد براهنی باید بگوییم که علیرغم نقش تصمیمات فردی و عاملیت او در تولیدات فرهنگیاش، نقش ساختارهای سیاسی و اجتماعی و دینامیسم درونی میدان تولیدات فرهنگی زمانی وی بطور دقیق بازنمایی نشده است.
عدم درکی پیچیدگی و در همتنیدگی روابط متقابل حوزههای فردی و اجتماعی در شکلگیری رفتارها، نکتهای است که میبایست بیش از پیش به آن توجه شود. این مقاله درحد توان قصد دارد تا با فرا رفتن از مرزهای عاملیت فردی رضا براهنی و ساختارهای فرهنگی، تعاملات دو سویه آنها را بازنمایی کند.
مقدمه:
آنچه به طور سنتی در معرفی شخصیتهای فرهنگی، مد نظر مقالهنویسان بوده، انتخاب یا برجسته کردن یکی از دوگانههای فرد یا ساختار اجتماعی بوده است. به این معنی که گاهی مقالهنویس، منشها و توانمندیهای فردی را کانون توجه خود قرار داده و از منظری ذهنیsubjective)) تحلیل فرد مورد نظر پرداخته ویا با نظر به عوامل بیرونی (objective)، با نگاهی ساختار گرایانه، تحلیلی کاملاً عینی از فرد ارایه داده است.
در حالت اول معمولا با مرور ویژگیهای فردی، دیو یا پری یا چیزی بین این دو تصویر میشود و در حالت دوم با ارایه مجموعهای از دادههای عینی نقش تصمیمات و انتخابهای فردی به وادی فراموشی سپرده میشود.
پیر بوردیو در مدل جامعهشناسی فرهنگی خود «میدان تولید فرهنگی» قصد دارد تا از این دوگانۀ ذهنی _ عینی فراتر رفته و تعامل این عوامل را بهصورت همزمان در شناسایی شخصیتها و جریانهای فرهنگی بررسی نماید. بوردیو در مدل تحلیل میدانی خود، دو افق فرد -ساختار و یا اراده آزاد – اجبار را در هم میآمیزد و این امکان را فراهم میآورد تا ضمن در نظر گرفتن «انتخابهای ممکن فردی» که حاصل شرایط اجتماعی و تاریخی است، (عوامل عینی) به نقشها یا خط سیر (Trajectory) و استراتژی فرد (عوامل ذهنی) نیز توجه کند.
معرفی اجمالی نظریۀ میدان:
بوردیو در نظریۀ میدان به وجود مجموعهای از میدانها در جوامع که بهصورت سلسله مراتبی قرار گرفتهاند اشاره دارد.
به این معنی که میدانهایی نظیر میدان اقتصاد، میدان سیاست، میدان آموزش و پرورش و میدان تولیدات فرهنگی در جامعه قرار دارند که میدان قدرت سیاسی در سلسله مراتب بالاتر و بر میدانهای ذیل خود تأثیرگذار است. او معتقد است که علیرغم عدم همسانی هویتی بین میدانهای مختلف اجتماعی، نوعی هم منطقی یا همسانی homology در تمام آنها به چشم میخورد.
بوردیو نشان داده که چطور علیرغم تفاوت موضوعات در میدانهای مختلف اجتماعی، الگوی رفتارها در میدانهای مختلف با هم شباهت دارند.
بدبن معنی که فیالمثل تمایل به افزایش سود (profit) و انباشت سرمایه (capital accumulation) در همه میدانها یکسان است، هر چند نوع سود و انباشت سرمایه متفاوت است، با وجود اینکه برخی فعالان حوزه تولید فرهنگ، منکر چنین تلقی از رفتار خود هستند
جهت خرید این شماره ماهنامه قلمیاران و مطالعه کامل مطلب کلیک کنید.